عادی...!
این روزها
استاد درک حس بی جان ها شده ام...
می بینی؟
همه چیز اینجا عادیست...
آسمان آبی...!
آدمهاي یکرنگ ..!
نزدیکان همدرد..!
بین غریبه ها نیستم
همه آشنایند...
اما...
پوسیده است..
رسم بین آشنایان غریبه..
حالا حال حباب را می فهمم وقتی که...
روی آب نگران ترکیدن است...!